English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (9529 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sticky wicket U زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sticky U چسبنده
sticky U چسبناک کردن
sticky U چسبناک
sticky U دشوار سخت
sticky charge U خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
sticky fingers <idiom> U عادت به دزدیدن داشتن
sticky slag U سرباره چسبناک
sticky slag U شلاکه چسبناک
have sticky fingers <idiom> U دزد بودن
sticky charge U خرج چسبنده
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
wicket U دروازه کوچک
wicket U در
wicket U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket U دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
wicket U چوگان
wicket U دریچه حلقه
She came to grief . She came to a sticky end. U عاقبت بخیر نشد
leg before wicket U حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
wicket gate U دهانهدریچه
wicket-keepers U عقبدار
wicket-keepers U دروازهبان
wicket-keeper U عقبدار
wicket-keeper U دروازهبان
hit wicket U انداختن میله بوسیله خودتوپزن
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com